چند سطر تنهایی
مصطفی جوادی: صبحگاهان که هنوز خورشید رشته های طلایی اش را در آسمان شهر پهن نکرده است در شهری که…
مصطفی جوادی: صبحگاهان که هنوز خورشید رشته های طلایی اش را در آسمان شهر پهن نکرده است در شهری که غرق در بی خبری است در پی خبر روانه شده ای..
شهر تشنه خبر است و این تویی که عطش شهر را با خبر های شبانه روزیات فرو می نشانی.
بارها تو را با موتور سیکلت نیمه جانی دیده ام که در سرما و گرما خیابانهای شهر را مرور میکنی.
چهره عرق کردهات در گرمای پنجاه درجه و گاه صورت سیلی خورده ات از سرمای زمستان را دی ...