سوگنوشتهیی برای صبح خونین اهواز
کاشان فردا: حالا هر چه گفتنی از آن صبح خونین در اهواز بوده را گفتهاند. از مظلومیت اهواز، از تیرهای سرد نشسته بر داغی رگ مردها، زنها و کودکها. از رژه منظم و دستهای هماهنگ گردان که با هم بالا میرفت و پایین میآمد، سر رو به جایگاه بود و شعارهای یکصدای «اللهاکبر» و ناگهان رگبااااررر..
لابد از کودکی با شلوار زرد هم گفتهاند که یلهشده بر روی ژ۳ی سربازی تنها یا از ترس درجهدارهای پنهانشده در جویی خشک، و از خون، خون پاک رفیقهای ما، که ریخته بر آسفالت تازه جاروخوردهی اهواز و راهافتاده به ...