در یلدایی سخت، به طعنه‌ی تازیانه گرفتار شدم

کاشان نیوز-امیرعباس مهندس: عمری که تمام پاییز بود با باری از دلتنگی افتان و نالان به زمستان رسید حالا شما اگر دل‌تان آمد اگر به یادتان بود سلام مرا به بهار برسانید خبر دهید دیر کردی آن‌قدر دیر که سوزی سربی و سرد بنیان امید را برانداخت نیامدی و روزگار قصدش بر باد دادن مهربانی بود قصدش جان باغ بود شقایق را سوزاند بر ارغوان تاخت چمن را افسرده کرد و به اشک صنوبر خندید به بهار بگویید تنها فتنه‌ی آذر مکر عجوزه‌ی سرما و کینه‌ی بهمن پیر بیداد نکردند بگویید در یلدایی سخت به طعنه‌ ...

نمایش خبر در سایت مبدا